امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Foul Play

ˈfaʊlˈpleɪ faʊlpleɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun phrase
حقه، کار نادرست، (مجازاً) قتل، آدمکشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The police suspected a possible foul play.
- پلیس مشکوک شد که ممکن است جنایتی در کار باشد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foul play

  1. noun treacherous action
    Synonyms:
    wrong crime violence fraud corruption murder felony bad deed dirty trick dirty work lawbreaking cruel act funny business

ارجاع به لغت foul play

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foul play» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foul play

لغات نزدیک foul play

پیشنهاد بهبود معانی